• وبلاگ : باغچه كوچك ما
  • يادداشت : تلخي يك حقيقت
  • نظرات : 20 خصوصي ، 31 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    پستت رو با دقت خوندم عزيزم

    پر بود از خواهشهاي دل خيلي از زنهاي ما. پر از همه ي خواسته هايي كه يا بيان نمي شن يا اگه بشن بهشون وقعي گذاشته نمي شه. يكي از اشتباهاتت به نظر من اينه كه خيلي سعي مي كني آدمهاي اطرافت رو تغيير بدي دينا جون. ببين اگه مادر شوهرت يا خاله ي شوهرت يا حتي كسي از فاميل خودت ناراحتت ميكنه بايد به خودت بقبولوني كه اونها ديگه سني ازشون گذشته و تغيير دادنشون يا غيرممكنه يا خيلي سخت. پس تو داري به خاطر يه چيز پوچ خودت رو عذاب مي دي و خسته مي كني. در مورد اخلاقهاي شوهرت هم در مورد اكثرش بهت خيلي حق مي دم. چون هر كدوم از اون خصلتها مي تونه روح يك زن رو به قهقراي نيستي بكشونه. ولي خب كدوم مرد يا بهتر بگم كدوم آدميه كه ايرادي نداشته باشه؟

    به خودت فكر كن و منصفانه قضاوت كن. آيا تو خودت يك زن كاملي؟

    مي دونم تو حداقل سعي در خوب بودن مي كني مثل همه ي ما. ولي گاهي آدمها نمي تونن اينطوري باشن و اونوقته كه ما مجبوريم بهشون ياد بديم. همسر من هم خيلي در بزرگ كردن دخترم كمك حالم نيست. اما خب نه به اين شدتي كه تو نوشتي. اما من هم خيلي ازش توقعي ندارم چون خيلي توي محيط كارش خسته ميشه و من خودم رو با تمام تفكرات منطقي سعي مي كنم آروم كنم.

    به هر حال دركت مي كنم چون من هم مثل تو و هزارات زن ديگه گاهي دچار احساساتي از اين طيف ميشم.

    پاسخ

    عزيزم من اتفاقا قبول دارم آدم هايي كه سني ازشون گذشته تغيير نمي كنند و اين موضوع را من بارها به همسرم گفنم! من نمي خوام اون ها را تقيير بدم انتظار داشتم شوهرم ببينه و لااقل بگه حق باتوهه و من دركت مي كنم! درباره عيوب خودم! پست حديدي گذاشتم با همين موضوع!