سلام
دينا خانومي!!مادرشوهرا همه مثل همن ادا و اصولشون مهربوني هاي بي موقعشون تيكه هاي درشتشون
دينا جون منم با نظر بقيه دوستان موافقم و به نظرم جمله جناب همسر در مورد كنكاش اصلا جالب نيست چون ماها شما رو در دنياي واقعي نميشناسيم و شما خودت دوست داري از زندگيت اينجا بنويسي و ماهم مثل يك دوست خواننده حرفات هستيم و بي طرفانه نظر خودمونو ميگيم و به هيچ وجه در پي اين نيستسم كه از زندگي شخصي شما يا هر دوست وبلاگي ديگه سر دربياريم
با ارزوي زندگي بهتر براي شما و اقاي همسر
سلام به همگي، ميخواستم يه توضيحي بدم .
اول اينكه ما با كسي صد البته دعوا نداريم و هدف حضور در اينجا استفاده از تجارب ديگران و كمك و راهنمايي به همديگه است . مطمئنا زن و مرد خواسته هاي متفاوتي از همديگه دارند و مهم اينه كه همديگر را درك كنند تا بتونند هم را بيشتر دوست داشته باشند. پس بياييد بياموزيم كه گاهي مهربان بودن بسيار مهمتر از درست بودن و حق به جانب بودن است. بياموزيم كه مهمترين خواسته هر فرد جه زن جه مرد يافتن دستي است براي گرفتن دستش و يافتن قلبي براي فهميدن او.و بياموزيم كه زندگي مانند طاقه پارچه است هر چه به انتها آن نزديك ميشوي سريعتر ميگذرد.
واي واي جناب همسر دينا خانومي عصباني مي شوند...
ولي آقا اصلا اصلا عصباني نشيد. دنياي ما زنها با دنياي شما مردها كلي با هم فرق مي كنه. خب واسه همين ما زنيم و شما مرد ديگه. هزار بار هم شده كه من و هازبند يه چيزي به هم مي گيم و بعد اون يكي يه برداشت ديگه مي كنه. اين قضيه ي كنكاش توي زندگي ديگران رو هم ما مي ذاريم به پاي يه سوتفاهم اينجوري. چطوره؟
ما اگه اين وبلاگها رو مي نويسيم و با هم تبادل نظر مي كنيم مي خوايم به آرامش توي زندگي مون و پيدا كردن دوستان بيشتر و همينطور تبادل نظر با اونها برسيم. كساني كه با وجود شناخت كمي كه نسبت به زندگي واقعي ما دارن نظراتشون رو خوب يا بد با ما درميون بذارند هميشه هم تاييد نمي خوايم. گواينكه دينا خانومي توي دو تا پست قبل اونهمه گله كرد و دوستان هم باهاش همدردي كردند و هم ايرادات خودش رو گفتند و اون هم از نتيجه ي مثبتش كه خودش اومد و از خودش اونهمه انتقاد كرد و با شجاعت ايرادات خودش رو پذيرفت. مطمعن باشيد اين پذيرفتن ايرادات فقط توي صفحات وبلاگش نبوده و اون سعي مي كنه توي زندگيش هم به تعادل برسه. اميدوارم شما و همگي ما هم سعي كنيم براي اين آرامش توي زندگي.
ما كه با هم دعوا نداريم. داريم؟
جناب آقاي همسر:
واقعا توقعات مرد در زندگي فقط در خواسته هاي خودش خلاصه ميشه؟چرا يك مرد نبايد از زنش توقع داشته باشه كه يك كم فقط يك كم به فكر سلامتي و اوضاع روحي خودش باشه تا انرژي لازم رو براي به وجود آوردن آرامش براي همسرش كسب كنه.مي دونيد چرا؟چون اگر اين توقع رو ابراز كنه وظايفي به گردنش مي افته كه گريزناپذيره.از جمله نگهداري از فرزند هر چند كوتاه،كمك در امور خانه و.........
من اصلا نمي تونم تصوري از اين موضوع داشته باشم كه وقتي اوضاع روحي يك زن به دليل مسائل مختل از جمله خستگي حاصل از كار منزل،نگهداري از فرزند و.....بهم ريخته است بتونه پذيراي مردش باشه.مگر در يك صورت و اون اينكه با ورود مرد و لبخند گرم او و كمك به همسر با طي كردن ساعتي با كودكش انرژي لازم رو براي پذيرا بودن از شوهرش بدست بياره.اينو بدونيد هر منبعي براي ايجاد گرما به سوخت و انرژي نياز داره.اگر قراره يك زن منبع گرماي خانواده باشه بايد اين انرژي رو داشته باشه و اين انرژي حاصل نميشه جز با اعصاب راحت و زندگي بدون دغدغه اي كه نشون دهنده هنر مديريت يك مرد توي زندگيشه.
خانومي عزيزم:
من،تو هزاران هزار زن ايراني تاوان نداشتن صبر در زندگي رو با اعصاب داغون و ايجاد چروك در صورت در سنين كم ميديم.من براي تو و تو هم براي من دعا كن كه خدا بهمون صبر بده تا بهتر در مورد تصميماتمون فكر كنيم و من اعصاب علي رو و تو اعصاب آقاي همسر رو با صداي قشنگمون!بهم نريزيم.
مردم اينقدر حرف جدي زدم.حالا بگو اصل حالت چطوره؟چكار مي كني با مهمون داري؟
سلام آقاي همسر دينا خانميبا اين نظرتون موافقم كه يه مرد جز آرامش و محيط گرمو نگهداري از بچه و...چيز زيادتري از زندگيش نمي خواد ولي به اين نكته اشاره نكردين كه زنها از شما مردها چه چيزهايي مي خوان مسلماً اگه ژست خانمتونو بخونين متوجه ميشين و دينا خانمي هم منظورشون از اون حرفها يادآوري به شما مردها بود كه خواسته هاي ما زنها رو بدونيد وگرنه ما زنها اينقده دقيق هستيم كه بدونيم شما چه چيزهايي از زندگي مي خواين و در تحققش تلاش كنيم ولي شما مردها هستين كه گاهي اوقات فراموش ميكنيد خواسته هاي مارو
و اينم بگم که قصد ما از خوندن اينطور وبلاگها کنکاش نيست بلکه کسب تجربه براي جلوگيري از اشتباهات تو زندگي هستش و شما نبايد خانمتونو از نوشتن خاطراتش منع کنيد چون به نظر من ما با نوشتن تخليه روحي ميشيم و من از روزي که وبلاگ مي نويسم و خاطرات خوش و بد زندگيمو مي نويسم اعصابم راحت تر شده و ديگه لازم نيست با خودم کلنجار برم که چرا امروز اين اتفاق برام افتاد و چرا امروز اين اتفاق نيفتاد و مگه شما مردها به دنبال آرامش نيستين خب وقتي ما اينطوري به آرامش ميرسيم براي چي مي خواين آرامش مارو بگيريد
من هيچوقت فكر نمي كردم كه زندگي برات سخت و غير قابل تحمله چون آدم با وجود داشتن يه بچه و سرگرم كردن خودش با اون و دلبستن بهش هيچوقت زندگي غير قابل تحمل نميشه
در ضمن جناب همسر دينا خانوم ما هيچ علاقه اي به كنكاش توي زندگي كسي نداريم هر كس هر چيزي رو كه دوست داره توي وبلاگش مي نويسه و هيچكس هم براش موضوع رو تعيين نمي كنه و اين كاملاً به مدير وبلاگ مربوط ميشه نه خوانندگان