• وبلاگ : باغچه كوچك ما
  • يادداشت : مادر شوهر يا ...
  • نظرات : 10 خصوصي ، 45 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    واما درمورد يک قسمتي از پستت بايد يه چيزي بگم.گفته بودي که کساني که زندگي عاشقانه اي دارن مادرشوهراي خوبي هستن؟نه دينا
    پدرشوهر من عاشقانه مادرشوهرمو دوست داره(البته از ترس)و مادرشوهرم 4 خواهر شوهر بسيار عالي و ساکت و کم حرف و يک مادرشوهر بسيار خوب و بي زبون داشت.که به جاي اينکه اونا تو زندگيش دخالت کنن خودش تو زندگيشون دخالت مي کرد.
    سر هر موضوعي باهاشون دعوا مي کرد و مي گفت چرا فلان کارو نکردين؟
    حتي پدرشوهرمو فرستاده بوده خونه پدرش و پدرشوهرم جلوي مهموناي بسيار رودربايستي دار .دادو هوار کرده که چرا مهمون داشتين نگفتين زن من بياد؟اين طرز عروسداري نيست هااا
    ببين چطور خودشو بالا مي برده؟حالا خودش عروسداري لده؟
    بايد بگم که يه بوم و دوهواست.
    خودش بايد عروسي باشه که جيگر مادرشوهرو خون کنه اما بايد در عين حال مادرشوهر باابهتي باشه که تو زندگي پسر دخالت کنه و جيگر عروسو هم خون کنه
    تازه مادرشوهر و خواهرشوهرا حق دخالت تو زندگيشو نداشتن.الان به برکت وجود مادرشوهرمن.مادرشوهر ويکي از خواهرشوهراش در اثر غصه زياد مردن