وبلاگ :
باغچه كوچك ما
يادداشت :
مادر شوهر يا ...
نظرات :
10
خصوصي ،
45
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اتي
ميدوني دينا جونم به نطر من بدترين كار اينه كه مرد رو وارد حرفهاي خاله زنكي كنيم.....يعني چطور؟؟اينكه مثلا بشينيم ييشش و مدام بگيم فلاني اين حرف رو زد يا مامانت اينو گفت بعدش من اينو گفتم و خلاصه....من فكر ميكنم مردا يه تصور ديگه توي ذهنشون ايجاد ميشه و فكر نميكنن اين فقز يه تعريف يا گلايه اس...ميچسبوننش به مسايل ديگه ...به مرور اينطور نتيجه ميگيرن كه تو ميخواي اون رو از خانوادش جدا كني چون از خانوادش بدت مياد و همين باعث ميشه مقاومت كنن و ناخواسته كشيده بشن به طرف اونا بيشتر....مادر شوهر من زن عاقل و فهميده ايه...هميشه ميگه يه بار يه دوستي بهش سفارش كرده كه اگه ميخواي با عروست دچار مشكل نشي كار به كارش نداشته باش...اونم تا حالا اين كارو كرده و اصلا هيچ دخالت يا حرفي در زندگي ما نداشته....ولي خب به نوبه خودش از شوهرم توقعاتي داره كه اونم به اين خاطره كه فكر كنم چون يسرشه يس وطيفه اشه....البته اين از بد جنسي منه كه گاهي بهم برميخوره چون اون بيچاره توقع اصلا نداره...با اينكه خيلي خوبه ولي هيچ وقت نميتون احساس كنم كه مثل مادرمه....