در كل خيلي سختي كشيدي... ولي نتيجه اش شد يه پسرك دوست داشتني
هميشه از زايمان ميترسم و نميدونم کي بايد باهاش روبرو بشم........حالا به نطرت سزارين بهتره يا طبيعي؟؟؟؟
با اينکه ميترسم از زايمان ولي با لذت خاطراتت رو خوندم........به نطر بايد خيلي ادم صبوري باشي عزيزم.........برعکس من که تنها چيزي که ندارم قراره...........
عزيزم با خوندن مطلب قشنگت اشك تو چشام جمع شد...همه اين سختي ها يه طرف اين كه تونستي روز زايمانت چهره مهربون پدرت رو ببيني از يه طرف...خوش به سعادتت كه اون موقع داشتيش...