سلام
راستش فکر میکردم نبودن من ضایعه بزرگی برای جامعه وبلاگنویسان محسوب میشه! کلی پارسیبلاگ پارچه مشکی به در و دیوارش میزنه و دم در وروردی به مدیریت خرما خیرات میکنه!!!! بعد دیدیم نه بابا هیچ فاجعه و ضایعهای که پیش نیومد هیچ تازه آب هم پشت سرم ریختند و گفتند برو به سلامت!!!!! ای بابا... ولی خوب مگه من از رو میرم؟!؟! نهخیر در کمال پررویی آمدم یک وبلاگ دیگه زدم!!! راستش اصلاً هیچ ایدهای درباره اسم و آدرس وبلاگ جدیدم نداشتم! به هرچی فکر می کردم اسم باغ و باغچه و درخت و کوچه و خونه و... میآمد به ذهنم! اینه که فعلا اسم وبلاگ جدید شد " باغچه کوچک ما"
حالا جدا از شوخی! راستش من روز اولی که وبلاگ سابقم را زدم چون میخواستم توش راحت باشم و خودم باشم خیلی اقدامات احتیاطی را انجام دادم! به وبلاگ پسرک لینک ندادم و حتی اسمش را هم نیاوردم تا شوهرم نفهمه! راستش اون آدرس وبلاگ پسرک را داشت و به خانوادهاش هم داده بود و من اصلاً نمیتونستم حرفی بزنم! خوب وبلاگ خودم را که زدم خیلی احتیاط کردم شوهرم نفهمه ولی از اونجایی که من خیلی ساده هستم لابد خیلی تابلو بودم! شوهرم بو برد و من تمام آرشیومو پاک کردم چون هنوز آدرس را پیدا نکرده بود! یک بار که با برادرم پا کامپیوتر بود و داشت از اینترنت چیزی دانلود میکرد یک دفعه رفتم بالا سرشون و دیدیم اون پایین خوشگل اسم وبلاگ من نوشته شده! راستش یک دفعه تو خلا رها شدم! گوشم شروع کرد به سوت کشیدن و مغزم داغ کرد! ( بماند وقتی بهش اعتراض کردم و گفتم چرا این همه تجسس کردی گفت اگه نیومده بودی نمیفهمیدی من فهمیدم!!!! دلیل را حال میکنید؟! )
راستش من به حریم خصوصی خیلی معتقدم! هیچ وقت سر موبایلش نمیرم حتی اگه اس ام اس بیاد مگه تو حمام باشه یا دستش بند باشه! هیچ وقت تو لیستهاش تجسس نمیکنم و هی اسمهای تماس گیرندهها و تماس گرفتهها را چک نمیکنم! ازش درباره عکسهای مجردی و دخترهای موجود تو عکسش نمیپرسم! با این که پسورد ایمیلشو دارم سراغش نمیرم و ... ولی خوب اون اگه برام اس ام اس بیاد زودتر من پریده بخونه! بیاد خونه یک سری لیست تلفن را چک میکنه ببینه به کی زنگ زدم کی بهم زنگ زده! مدام میخواد مچ منو بگیره و ببینه با کی در ارتباطم و چرا و چی؟! البته اصلاً به شکل وسواس گونه نیست ولی منو ناراحت میکنه! چون احساس میکنم به عنوان یک زن و یک مادر به شعور و عقل و درکم در تشخیص خوب و بد توهین شده! راستش گفت وبلاگتو ببند! ولی مگه میشه! معتاد شدم بدجور! باید به تختم میبست که چون پایان نامه مینوشتم نمیتونست!!!!!! دلم براتون و درددل کردن و راهنماییهاتون تنگ میشد! خوب این خونه را زدم ولی باید بیشتر احتیاط کنم اینو پیدا کنه خونم مباحه!
خوب اصلاً دوست ندارم اسمم عوض بشه! اسمم همونه فقط خواستید تو لیست هاتون بهم لینک بدید لطفا با اسم باغچه کوچک ما باشه و اصلاً اسم خودم را ننویسید! گرچه بنا بر احتیاط فعلا تا مدتی با نام خانومی براتون پیغام میگذارم! لطفاً دیگه سراغ وبلاگ سابقم نرید و حرفی توش درباره این جا نزنید! خودش پیشنهاد داد مدتی باز باشه تا دوستهات بتونند برات پیغام بدهند و بعد ببند! لطفاً دنبال وبلاگ پسرک نگردید و ازم آدرسشو نپرسید که میترسم حسابی! از دوستانی که آدرس وبلاگ پسرک را دارند هم صمیمانه خواهش میکنم شدیداً اقدامات احتیاطی را رعایت کنند!
دیگه ممنون! شرمنده لحنم تحکمی بود!
راستش خیلی اتفاقات افتاده که هی دلم میخواست بیام بنویسم اما چون پاپان نامه را تحویل نداده بودم گفتم فعلا نه! فعلا اولین خان از هفت خان را طی کردم برام دعا کنید!
پیوست: راستش قالب وبلاگمو خیلی دوست ندارم! اما پارسی بلاگ مثل پرشین و بلاگفا تنوع قالبی نداره! کدهای قالب نویسیش هم به کل با بقیه فرق داره! جایی سراغ دارید برای قالب های پارسی بلاگ؟؟؟؟؟
پیوست 2: راستش هر کاری کردم برای احتیاط بیشتر تو پرشین یا بلاگفا وبلاگ بزنم نتونستم!!! بدجوری به پارسی بلاگ عادت کردم! محیطش خیلی ساده و کار کردن باهاش خیلی راحته، برای خوندن پیغامهای خصوصی نیازی نیست وارد مدیریت وبلاگ بشید و خودش وبلاگهای به روز شده را به ترتیب لیست میکنه!
پیوست 3: اگه پیشنهادی برای اسم وبلاگ دارید که بهتر از این باشه خوشحال میشم!